موتورهای براشلس

آشنایی با موتورهای براشلس

حتما تا به حال راجع به موتورهای براشلس چیزهائی شنیده اید و یا شاید هم تا بحال از آنها استفاده کرده باشید ، ولی ممکن است که چیز زیادی راجع به آنها و طرز کارشان ندانید.

حتما مکررا شنیده اید که موتورهای براشلس بسیار بهتر از موتورهای معمولی هستند ولی شاید ندانید که چه برتری ممکن است در این موتورها باشد.

شاید متعجب باشید که چرا نمیتوانید از همان کنترلر سرعت موتور معمولی تان بر روی موتور براشلس استفاده کنید.


و یا شاید این سوال برایتان مطرح باشد که چرا موتورهای براشلس بجای دو سیم سه تا دارند؟

فرق بین یک موتور Inrunner با یک موتور Outrunner در چیست؟ کدامیک برای مدل من مناسب تر است؟

موتورهای برس دار(معمولی) در مقایسه با موتورهای بدون برس ( موتورهای براشلس)

موتورهای معمولی عموما از اجزای زیر تشکیل میشوند:

قسمت متحرک یا آرمیچر:

که از یک سیم پیچ تشکیل شده است که بر روی یک محور فولادی می چرخد و در انتهای آن یک قسمت برای اتصال برس ها قرار دارد که برق از طریق برس ها به این قسمت رسیده و وارد سیم پیچ ها میشود.

قسمت ثابت :

که از دو آهنربای دائمی با قطبیت مخالف تشکیل شده است.

برسها:

که با اتصال بصورت تماسی با انتهای آرمیچر، برق را به آن منتقل میکنند.

برای راه اندازی این موتورها، کافیست که برق را به برس ها وصل کنیم.

برق از طریق تماس برس با آرمیچر وارد سیم پیچ آن میشود.

سیم پیچ ها دارای چند قطب هستند و برس ها طوری با آرمیچر تماس پیدا میکنند که در هر لحظه برق وارد یکی از قطب های سیم پیچ شده و یک آهنربای الکتریکی موقتی ایجاد میکند.
این آهنربا توسط یکی از آهنرباهای دائمی جذب شده و توسط دیگری دفع میشود.

در این لحظه قطبیت سیم پیچ عوض شده و یک قطب دیگر مقابل آهنرباها قرار میگیرد و این کار باعث چرخش آرمیچر بطور دائم تا زمانی که جریان برق برقرار است میگردد.

معایب این موتورها عبارتند از:

* برس ها و محل تماس آنها به مرور زمان سائیده میشوند.

* برس ها و محل تماس آنها باید هر از چند گاهی تمیز شوند.

* اصطکاک برس ها باعث کند کردن چرخش موتور میشود.

* اصطکاک برس ها باعث اتلاف انرژی و کمتر شدن زمان پرواز میشوند.

* اصطحکاک برس ها باعث کمتر شدن نسبت توان به وزن میشود.

موتورهای براشلس چگونه کار میکنند؟

موتورهای براشلس هم با همان اصل مورد استفاده در موتورهای معمولی کار میکنند، با این تفاوت که در این موتورها، سیم پیچ ثابت بوده و آهنرباها میچرخند.

از آنجائی که سیم پیچ در این موتورها ساکن است، نیازی به برس ها وجود ندارد.

کار تقسیم ولتاژ بین سیم پیچها را کنترل کننده سرعت موتور یا ESC انجام میدهد.
به این نکته دقت کنید که

نمیتوان از کنترلر سرعت موتورهای معمولی و موتورهای براشلس بجای یکدیگر استفاده نمود

زیرا این دو، کار کاملا متفاوتی انجام میدهند.

سریعترین راه برای تشخیص اینکه یک موتور براشلس است یا معمولی این است که به سیمهای آن نگاه کنید. موتورهای معمولی دو تا سیم دارند در حالی که موتورهای براشلس دارای سه سیم هستند.

سیم وسط فیدبک نام دارد و تغییر جای دو سیم دیگر باعت خواهد شد که جهت چرخش موتور برعکس شود.

مزایای موتورهای براشلس:

* از آنجائی که برس وجود ندارد، خوردگی آن هم در این موتورها وجود ندارد.

* نیازی به نگرانی برای تمیز کردن برس ها و محل اتصالشان وجود ندارد.

* اصطکاک برس برای گرفتن سرعت موتور وجود ندارد.

* باز هم به همین علت، مدت زمان کارکرد موتور با یک باتری در این موتورها بالاتر است.

* نسبت توان به وزن بسیار بالاتری دارند.

موتور های براشلس Inrunner  در مقایسه باموتور های براشلس Outrunner

دو نوع موتور براشلس برای مدل های رادیو کنترل وجود دارد.

در نوع Inrunner ، آهنرباهای دائمی در قسمت داخلی سیم پیچها قرار داده شده اند. این موتورها ساختمانی بسیار شبیه به موتورهای معمولی دارند با این تفاوت که جای آنربای دائمی و سیم پیچها عوض شده است.

در نوع Outrunner ، آهنرباهای دائمی در قسمت بیرونی قرار گرفته اند.
کاسه بیرونی موتور که محور موتور به آن متصل است، آهنرباهای دائمی را بر روی خود نصب دارد.هرچه یک موتور سریعتر بچرخد، راندمان آن هم بالاتر است.

موتورهای Inrunner بسیار سریع میچرخند و راندمان بسیار بالاتری نسبت به موتورهای Outrunner دارند. موتورهای Inrunner نیاز به استفاده از گیربکس مابین موتور و ملخ دارند تا دور آنها را کاهش داده و قدرت را افزایش بدهد.

از این رو با استفاده از گیربکس های مختلف بر روی این موتورها میتوان به قدرت و سرعت دلخواه برای نیازهای مختلف و مدل های مختلف رسید.

نکته منفی در مورد موتورهای براشلس Inrunner

این است که افزودن قطعات اضافی (گیربکس) میتواند احتمال خرابی و از کار افتادن موتور را افزایش دهد. مثلا چرخ دنده های گیربکس به مرور سائیده میشوند و محور گیربکس ممکن است که تاب بردارد.

همچنین جا دادن یک موتور به همراه گیربکس بر روی دماغه هواپیما هنگام نصب موتور ، ممکن است که راحت نباشد.

موتورهای Outrunner بسیار کندتر از موتورهای Inrunner میچرخند و گشتاور بسیار بیشتری هم ایجاد میکنند. بزرگترین حسن این موتورها این است که در واقع نیازی به گیربکس ندارند.

این موضوع باعث میشود که هواپیما سر و صدای بسیار کمتری ایجاد کند و تقریبا بی صدا باشد.

از طرفی، موتورهای Outrunner را بسیار راحت تر میتوان نصب نمود.

نکته منفی در مورد این موتورها این است که دست شما در انتخاب ملخ های مختلف برای هواپیمایتان باز نیست.

شما مجبورید موتور مناسب برای هواپیمایتان را انتخاب کنید اما همانطور که در بالا گفتیم
در مورد موتورهای Inrunner ، شما با تغییر اندازه چرخ دنده های گیربکس میتوانید یک موتور را برای اندازه های مختلف ملخ بکار ببرید.

همچنین، راندمان موتورهای Outrunner در مقایسه با Inrunner پائینتر است.

اما این مسئله یک مشکل بزرگ برای شما نخواهد بود.

مقایسه این دو نوع موتور های براشلس :
Inrunner: 

* دور بالا ، گشتاور پائین

* راندمان بالاتر

* نیاز به گیربکس دارند

* قابلیت استفاده از انواع ملخ

* سر و صدای زیاد

Outrunner:

*دور پائین ، گشتاور بالا

* راندمان پائینتر

* عدم نیاز به گیربکس

* محدودیت در انتخاب ملخ

* تقریبا بی صدا

آشنائی با مشخصات این موتورها

اکثر هواپیما ها و هلیکوپترهای رادیو کنترل یا با موتور مناسب عرضه می شوند و یا در دفترچه آن ها، نوع موتور مناسب برای آنها ذکر میشود.

اگر شما میخواهید موتور هواپیمایتان را از نوع الکتریکی معمولی یا سوختی به الکتریکی براشلس تغییر دهید، درک اصطلاحات و مشخصات این موتورها میتواند بسیار مهم باشد.

ثابت ولتاژ :

ثابت ولتاژ یا Kv عبارت است از تعداد دوری که موتور به ازای هر ولت میزند.

از آنجائی که هیچ موتوری با راندمان 100 درصد نیست، معمولا مقدار واقعی کمی کمتر از این خواهد بود.

بعنوان مثال اگر شما ولتاژ 10 ولت به یک موتور با Kv برابر با 1200 وارد نمائید، این موتور با دور 1200*10=12000 دور در دقیقه خواهد چرخید.

ثابت گشتاور:

ثابت گشتاور را Kt مینامند.

برای همه موتورها، Kt=1355/Kv . با این وصف، هر چه دور یک موتور در یک ولتاژ مشخص بالاتر باشد، گشتاور آن پائینتر خواهد بود.

بطور کلی، موتورهای Outrunner دارای Kv پائینتر هستند که باعث ایجاد گشتاور بالاتر و توانائی چرخاندن ملخهای بزرگتر در آنها میشود.

عکس این موضوع هم در مورد موتورهای Inrunner صادق است.

جریان بدون بار:

جریان بدون بار یا Io به مقدار جریانی میگویند که موتور بدون بستن ملخ بر روی آن مصرف میکند.

بعنوان مثال، اگر موتور شما 25 آمپر جریان میکشد و جریان بدون بار آن 2 آمپر است، در اینصورت شما در واقع 23 آمپر صرف چرخاندن ملخ میکنید.

مقاومت ترمینال:

مقاومت ترمینال یا Rm عبارت است از مقاومت داخلی موتور که با اهم سنجیده میشود. هرچه مقدار این مقاومت بالاتر باشد، راندمان موتور پائینتر است.

جریان و توان:

حداکثر جریان و توان ، چیزی است که مشخص میکند چه اندازه ملخ و چه سایز هواپیمائی را میتوان با این موتور بکار برد.

برای بدست آوردن توان کافیست که جریان را در ولتاژ باتری ضرب کنید.
هرچه اندازه و گام ملخ بزرگتر باشد، جریانی که موتور در یک دور مشخص میکشد بیشتر خواهد بود.

مثلا موتور 1200KV مورد اشاره، با ولتاژ 10 ولت اعمال شده، 12000 دور بر دقیقه خواهد چرخید، چه ملخ 10×6 بر روی آن بسته باشید و چه 11×5 .

اما ملخ 11×5 باعث خواهد شد که موتور جریان بیشتری بکشد. اگر موتور بیش از حد جریان بکشد، آسیب خواهد دید.

آیا تجربه ی خاصی در زمینه استفاده از این موتورها دارید؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *